برخورد دو


بازیگر

پس از هاوارد هاکس، رفتن به سوی «بازیگر» انتخاب عجیبی نباید می‌بود. اولین «برخورد نزدیک» کوکر را با فیلمسازی شروع کرده بودیم که، بیش از هر فیلمساز دیگری، سینمایش را با لذت حضور بازیگر گره زده بود. چه در مرحلۀ شکل گرفتن فیلم و چه در مرتبۀ تماشای آن. لذت توجه به یک ژست، یک حرکت دست یا یک چرخش چشم. لذت فهمیدن اینکه چرا و چطور چیزهایی چنین کوچک و به نظر ساده قلب و جان ما را در برابر صفحۀ تماشا تکان می‌دهند یا آتش می‌زنند. پس در مسیر حرکت میان دو «برخورد نزدیک» جای دوری نرفتیم. صحنۀ بازی را عوض کردیم اما حساسیت نگاه‌ را نه. از یک سینماگر بزرگ کلاسیک رفتیم به مجموعه‌ای از بازیگران مهم معاصر، از سیستم خودبسندۀ استودیویی هالیوودِ قدیم به عرصۀ فراختری از تجربه‌ها. در برابر آن نوع نگاهی به نقد فیلم که بر معنا، روایت، تفسیر و «هرمنوتیک» سینما تکیه می‌کند، ما بر فیزیک، مادیت، حضور و «اروتیک» سینما اصرار می‌کنیم. ساختار پرونده را بر مواجهۀ مستقیم با نمونه‌ها بنا کردیم تا بحث‌های تئوریک. خیلی ساده از نویسندگانمان خواستیم تا به یک بازیگر برجسته فکر کنند و به این پرسش که چطور این بازیگر با حضور خود تجربۀ فیلم یا سریالی را از آن خود کرده است. به این پرسش که چطور بسیاری از فیلم‌های بزرگ همانی نبودند اگر این یا آن بازیگر را نداشتند. اما مسئله نه خود ایده (که می‌توانست بدیهی به نظر برسد) که توصیف آن بود. چطور باید اهمیت حضور فیزیکی یک بازیگر را توضیح می‌دادیم. شش مقالۀ نوشتاری و ویدیویی که آماده کرده‌ایم، هر کدام پیشنهادهای متفاوتی دارند. از برجسته کردن فیزیک خاص یک بازیگر تا توجه کردن به بده‌بستان بازیگر و فیلمساز؛ از ردیابی تاریخچۀ شخصی یک بازیگر در میان انبوهی از فیلم‌هایش تا دعوت به تماشای یک بازیگر در دل سنت سینمایی یا ژانری مشخص. اگرچه کوشیدیم پرونده شکلی تئوریک به خود نگیرد، مجموعه‌ای از بحث‌های زیربنایی و کلیدی در پرداختن به بازیگر و بازیگری را به دقت تعقیب کردیم – نوشته‌های درخشانی از جیمز نیرمور، لوک موله، اندرو کلوان، استیو رایبن به عنوان نمونه – و از آن‌ها الهام گرفتیم. و این بحثی است که با نوشته‌های دیگر و به شکل‌های مختلف به آن باز خواهیم گشت.