برخورد پنج


سور بدن‌های باز

خیلی ساده، در برابر کراننبرگ تسیلم شدیم! فکر پرداختن به او در قالب پرونده‌ای مفصل از همان اولین روزهای کوکر با ما بود. اسمش مدام به زبان می‌آمد و هربار فکر می‌کردیم باید سر فرصتی دیگر و با تدارکی بهتر به سراغش برویم. جنایت‌های تازه که رسید، فکر کردیم در قالب یک مقاله به آن خواهیم پرداخت، یا حداکثر با چند یادداشت کوتاه. اما خیلی زود یک مقاله به چند نوشته بدل شد و یادداشت‌های کوتاه بسط یافتند و «برخورد پنجم» کوکر به صورت خودکار شکل گرفت. شاید همین از اشتیاق و نیازمان می‌گفت برای دیدن و بازدیدن و صحبت‌کردن در مورد او؛ در مورد فیلمسازی استثنائی که نسل‌های پیشین آن‌چنان که باید جدی‌اش نگرفتند – او فیلمساز دنیای مادون بود و نه هنرمندی فاخر و والا – اما ما با فیلم‌های او بزرگ شده‌ایم و در آینۀ آن‌ها بخش مهمی از هراس‌ها، جنون‌ها، سرخوشی‌ها، و منطق و بی‌منطقی‌های جهان معاصر را دیده‌ایم. با ماشین‌تحریرهای او که شکم درآورده بودند، بدن‌ها و آهن‌هایی که درهم‌آمیخته بودند و کاردهای جراحی که ابزار آفرینش هنر شده بودند، سینما سرانجام از جنس تصویرها و استعاره‌هایی شده بود که با تکنولوژی مدرن و نقش دگرگون‌سازش بر ذهن‌ها و اندام‌ها مکالمه کند. و در کنار تمام این‌ها، اندیشیدن به خود سینما هم بود و او همیشه جلوتر از دیگران بود. مقلدان بسیارش گاه ستایش‌های بیشتری دیدند چون شاید قابل‌فهم‌تر بودند. اما فیلم‌هایش، اصیل و تکرارنشدنی، همچنان به حیاتشان ادامه می‌دهند.


مرزها

تحلیل سکانس‌های عشق‌بازی در «سابقۀ خشونت»