اندیشیدن با دستهای خالی
سخنرانی اَلَن بِرگالا دربارۀ سرژ دَنه
ترجمه و دوبلۀ مسعود منصوری
مقدمۀ مترجم: دلش میخواست حتی تاریخ تولدش را نیز به اتفاقی سینمایی پیوند بزند. میگفت به دنیا آمدنش مقارن بوده با تولد سینمای مدرن، سال ۱۹۴۴، سال رُم، شهر بیدفاعِ رُسلینی. سرژ دَنه در پاریس به دنیا آمد، دو روز قبل از آنکه نیروهای ائتلاف در نورماندی پیاده شوند و سرنوشت جنگ جهانی دوم را رقم بزنند. سینما و تاریخ پیش از آنکه تمام زندگیاش شوند، انگار در لحظۀ تولد او در هم تنیده میشدند. پاریسی که زیبایی و شکوهش را از زیر خاکستر اِشغال باز مییافت، جولانگاه سینماگردیهای کودکانۀ او و مادرش شد. در نوجوانی دیدن دو فیلم از اَلَن رِنه، هیروشیما عشق من (۱۹۵۹) و شب و مه (۱۹۵۶)، او را برای همیشه دگرگون کرد. تصمیمش برای آینده را اینطور با مادرش در میان گذاشت: «فهمیدم! میخواهم سینهفیل شوم!» با شیفتگیِ بیحدش به سینما و علاقۀ ذاتیاش به نوشتن، که مثل کششی ناشناخته او را در زندگی به جلو میراند، کایه دو سینما قبلۀ آمالش شد. کایه با جلد زرد و نوشتههای بیمانندش، آن روزها به کتاب مقدس پهلو میزد. دوره دورۀ شکلگیری نوعی از نقدنویسی بود که سرژِ جوان را در راهی که برای زندگیاش برگزیده بود ثابتقدمتر میکرد. در دهۀ هفتاد، موقعی که کایۀ افسانهای زیر بار بیحسابِ ایدئولوژی کمر خم کرده بود، سرژ دَنه سکان را به دست گرفت و آن را از نو به راه درست انداخت. در دهۀ هشتاد به روزنامۀ لیبراسیون رفت تا به جای نوشتههای کمتعداد ماهانه، استعداد بیمانندش در پُرنویسی و نغزنویسیِ توامان را به بوتۀ آزمایشِ روزانه بسپارد. نه فقط از سینما، که از تلویزیون و تنیس و تبلیغات، و همینطور از پدیدۀ بازپخش فیلمهای سینمایی از تلویزیون نیز مینوشت. در اوایل دهۀ نود، موقعی که ایدز همچون موریانه او را آرامآرام از درون میخورد، تصمیم گرفت قالبی دیگر را برای نوشتن از سینما امتحان کند. فصلنامۀ ترافیک را با تعدادی از دوستان نزدیکش بنیان گذاشت. ترافیک، که ماه گذشته سیسالگیاش را جشن گرفت، همچنان در صدر مجلات تئوریک سینما قرار دارد. سرژ دنه وقتی در سال ۱۹۹۲ مُرد تازه چهلوهشت سالگیاش را جشن گرفته بود. کوه نوشتههای او را به سختی بتوان در این میزان عمر جا داد. میراث فکری او برای نسلهای بعد از خودش همواره مورد توجه پژوهشگران وعلاقمندانِ اندیشههای او بوده است. در همین راستا بود که سال ۲۰۱۲، در بیستمین سالمرگ دنه، سینماتک فرانسه بزرگداشتی برای او ترتیب داد. ویدئویی که اینجا میبینید، سخنرانی اَلَن برگالاست دربارۀ سرژ دنه در همین برنامه. برگالا خود از مهمترین منتقدان و نویسندگان حال حاضرِ فرانسه است. اهمیت او برای ما ایرانیها، به ویژه برمیگردد به نوشتههای ارزشمند او دربارۀ آثار کیارستمی. مکاتبات مشهور کیارستمی و اریسه، سینماگر اسپانیایی، نیز به ابتکار او شکل گرفت. در این سخنرانی نسبتا کوتاه، برگالا از اندیشۀ گریزپای دنه سخن میگوید، و از دشواریهای انتقال این اندیشه به نسل حاضر. پیش از این، در کوکر از زبان تیری ژوس از سرژ دنه سخن گفته شده بود (سرژ دنه، زمان بازیافته). حالا از خلال کلمات الن برگالا به دنبال تکمیل گوشۀ کوچک دیگری از پرترۀ سرژ دنه هستیم.